غیر تو برای هیچکس غزل نخوانده ام

گر چه خویش را به هر چه خواستم رسانده ام

عشق من ! قبول کن هنوز بی تو مانده ام

تو : نهایت تمام قله های دوردست

من : کسیکه عشق را به قله ها رسانده ام

هر شب از هزار و یک شبی که با تو بوده ام

دامنی ستاره پیش پای تو فشانده ام  ادامه مطلب ...

بود که بار دگر بشنوم صدای تو را ؟

بود که بار دگر بشنوم صدای تو را ؟

ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را ؟

بگیرم آن سر زلف و به روی دیده نهم 

ببوسم آن سر و چشمان دل ربای تو را 

 ز بعد این همه تلخی که می کشد دل من 

ببوسم آن لب شیرین جان فزای تو را   ادامه مطلب ...

موهای تو ...

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

او که هرگز نتوان یافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد

غزل و عاطفه و روح هنرمندش را

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند

هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را  ادامه مطلب ...

گلهای تازه برنامه شماره 75

این برنامه با همکاری سیاوش، حبیب اله بدیعی، جلیل شهناز و جهانگیر ملک در افشاری اجرا شده است. 

شعر از مولوی

گوینده: فخری نیکزاد

صدابردار: محمد جهانفر


شما می توانید این برنامه را در شکنج گوش دهید و یا در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود نمایید. 


یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری اندکی شکیبا باشید. 

 
ادامه مطلب ...

موج


شناور سوی ساحل های ناپیدا
دو موج رهگذر بودیم
دو موج همسفر بودیم
گریز ما
نیاز ما
نشیب ما
فراز ما
شتاب شاد ما با هم
 

ادامه مطلب ...

هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب!

پیر اگر باشم چه غم، عشقم جوان است ای پری 

وین جوانی هم هنوزش عنفوان است ای پری 

هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب 

دل دهـــد تاوان اگـر تن ناتـوان است ای پــــری 

پیل مــاه و ســال را پهـــلو نمـــی کـــردم تهـــی 

با غمت پهلو زدم، غم پهــلوان است ای پــــری   ادامه مطلب ...

بدبخت من ، فلک زده من ، بد بیار من...


هر بار خواست چای بریزد نمانده ای 

رفتی و باز هم به سکوتش نشانده ای 

تنها دلش خوش است به اینکه یکی دوبار 

با واسطه سلام برایش رسانده ای 

حالا صدای او به خودش هم نمی رسد 

از بس که بغض توی گلویش چپانده ای 

  ادامه مطلب ...

صبحدم

ترانه بسیار زیبای "صبحدم" با صدای بانو مرضیه

ترانه سرا: "ابولقاسم حالت" ، آهنگساز: "عبداله جهان پناه"

شما می توانید این ترانه بسیار زیبا را در شکنج گوش کنید و یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید.



لینک دانلود و متن شعر در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

"گاهی فقط سکوت"

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ست

جای گلایه نیست! که این رسم دلبری ست

هر کس گذشت از نظرت، در دلت نشست

تنها گناهِ آینه ها زود باوری ست  ادامه مطلب ...

به جز ندیدنِ رویِ تو٬ انتخابی نیست

به آب و رنگِ خیال تو، رنگ و آبی نیست

به مهربانی دستِ تو٬ آفتابی نیست

ز یُمن نِشوه یک غمزه تو تا دم مرگ

مرا به سر٬ هوس مستی از شرابی نیست

چه پرسم از تو٬ که می دانم از هجوم حیا

سپندِ قهر تو را٬ آتش جوابی نیست   ادامه مطلب ...

شنیده ام که برایم غزل سروده کسی

شنیده ام که برایم غزل سروده کسی
منی که تا به هنوز عاشقش نبوده کسی
شنیده ام که نگاهم گرفته تابش را
سیاه کرده غمم روزگار خوابش را

بدون هیچ دلیلی دلش ز کف رفته

به سبک شعر فسیلی دلش ز کف رفته  ادامه مطلب ...

چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی

چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی

سنگیّ و ناشنیده فراموش میکنی

رگبار نو بهاری و خواب دریچه را 

از ضربه های وسوسه ، مغشوش می کنی

دست مرا که ساقه ی سبز نوازشست

با برگ های مرده هماغوش می کنی  ادامه مطلب ...

تو رهرو دیرینه سرمنزل عشقی


امروز
نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی، که پس پرده نهان است
گر مرد رهی ؛ غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه سرمنزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
 
ادامه مطلب ...

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد

فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی

رود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب

که خود در میان غزل ها بمیرد 

ادامه مطلب ...

بیــا گناه ندارد بــه هم نگاه کنیم

بیــا گناه ندارد بــه هم نگاه کنیم

و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم !

نگاه و بــوسه و لبخند اگــر گناه بود

بیا که نامه‌ی اعمال خود سیاه کنیم

بیا به نیم نگاهی و خنده‌ای و لبی

تمــــام آخرت خویش را تبـــاه کنیم 

ادامه مطلب ...

باران تهمت

 

حسین منزوی:

دشمن شکست اگرچه زتو پر و بال تو

اما به جز شکست نبُرد از جدال تو ...

 ---------------------------------------


خالی ست از حضور عزیزت خیال من

نگذار در غبار بپوسم، زلال من !

بخت مرا به پیچش زلفت گره زدند

زین رو همیشه در تب و تاب است حال من

شعر مرا، کلام مرا ، تازه گی ببخش

تا رنگ و بوی کهنه نگیرد مقال من  ادامه مطلب ...

به نام عشق که زیباترین سر آغاز است


به نام عشق که زیباترین سر آغاز است
هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است

جهان تمام شد و ماهپاره های زمین
هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است

هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است

  ادامه مطلب ...

شب عبور شما را شهاب لازم نیست

شب عبور شما را شهاب لازم نیست
که با حضور شما آفتاب لازم نیست
در این چمن که ز گلهای برگزیده پر است
برای چیدن گل ، انتخاب لازم نیست
  خیال دار تو را خصم از چه می بافد ؟
گلوی شوق که باشد طناب لازم نیست
 
ادامه مطلب ...

عجب مدار که سعدی به یاد دوست بنالد

تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی

مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی

بنای مهر نمودی که پایدار نماند

مرا به بند ببستی خود از کمند بجستی

دلم شکستی و رفتی خلاف شرط مودت

به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی 

ادامه مطلب ...

گلهای تازه برنامه شماره 71

این برنامه با همکاری هنرمندان سیما بینا، سیاوش، حبیب اله بدیعی و منصور صارمی اجرا شده است. این برنامه را میتوانید در شکنج گوش دهید و یا در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود نمایید.
آهنگ از سلیم فرزان
تنظیم از جواد معروفی
ترانه از سیمین بهبهانی
غزل از سعدی
گوینده: فخری نیکزاد
صدابرداران: محمود امینی، محمد جهانفر

یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا باشید

 
ادامه مطلب ...

چشمت «قیامت» است! بخوان «انفطار» را

«انکحتُ...» عشق را و تمام بهــار را ! 

«زوّجتُ...» سیب را و درخت انار را ! 

«متّعتُ...» خوشه‌خوشه رطب‌های تازه را 

گیلاس‌های آتشی آبــــــــــــــــــــ‌دار را ! 

«هذا موکّلی...»: غزلم دف گرفت، گفت:

تو هم گرفته‌ای بـــــه وکالت سه‌تار را ! 

ادامه مطلب ...

ستاره دیده فروبست و آرمید بیا

ستاره دیده فروبست و آرمید بیا

شراب نور به رگ های شب دوید بیا

ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت

گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا

شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من

پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا  ادامه مطلب ...

خدا به خیر کند...

تو ماه را به شب عاشقان نشان دادی

به بی کلام ترین واژه ها زبان دادی

به شب، به روز، به مهتاب و آسمان و زمین

به رود و صخره و کوه و درخت جان دادی

همیشه با اگر و شاید و نمی دانم

به جای پاسخ و توضیح سر تکان دادی  ادامه مطلب ...

خوابم نخواهد برد...

بارانی ام با چشم تر خوابم نخواهد برد

تا باز گردی از سفر خوابم نخواهد برد

امشب هوا آرام و راه آسمانها باز

دارم هوای بال وپرخوابم نخواهد برد

بر دوش شب خاموش سوسو میزند اشکم

بیدارم امشب تا سحرخوابم نخواهد برد  ادامه مطلب ...

توصیف خدا ...

پیش از این ها فکر می کردم خدا                    

خانه ای دارد میان ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها                                  

خشتی از الماس و خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج و بلور

بر سر تختی نشسته با غرور  ادامه مطلب ...