دو رباعی از میرشکاک

عریانم و رنگ و بویی ار هست تویی

ویرانم و آرزویی ار هست تویی

استاد هزار شیوه نیرنگ منم

با این همه، های و هویی ار هست تویی  


می خواستم ای دوست که یارت باشم

شمع شب خلوتگه تارت باشم

دیدم که به خورشید تمایل داری

آیینه شدم که درکنارت باشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد