رفتم که رها شوم

ناصر مسعودی

تصنیف بسیار زیبایی با صدای ناصر مسعودی را برای شما انتخاب کرده ایم که جزو یکی از آثار فاخر موسیقی پنجاه سال گذشته شناخته شده است. این تصنیف و متن آن را می توانید در ادامه مطلب دانلود نمایید. 

 

ادامه مطلب ...

چشمان تو!

در هر نگهت مستی صد جام شراب است
چشمان تو میخانه ی دلهای خراب است

زد شعله به جان چشم فریبای تو هر چند
برق نگهت زودگذر ،همچو شهاب است

زیبایی گلهای جهان دیر نپاید
ای غنچه بزن خنده که هنگام شباب است

مغرور مشو این همه بر سوز خود ای شمع
کاین سازش پروانه هم از روی حساب است
 
ادامه مطلب ...

داغ داریم نه داغـی که بر آن اخم کنیم

داغ داریم نه داغـی که بر آن اخم کنیم

مرگمان باد اگر شکوه ای از زخم کنیم


مرد آن است که از نسل سیاوش باشد

"عاشقی شیوه‌ی رندان بلا کش باشد "


چند قرن است که زخمی متوالی دارند

از کویــر آمده‌ها بغض سفالـــــــی دارند  ادامه مطلب ...

عشق بود و عشق...

روزگاری داشتیم و عشق بود و عشق...حالی داشت

بی خیالِ زندگی بودیم و او در سر خیالی داشت


با "اشارتِ نظر"* آرامشِ دنیای هم بودیم

نامه هامان گرچه گاهی از غمِ دوری ملالی داشت


در پناهِ گیسوانش دستمان بر گردنِ هم بود

خلوتِ ما در هجومِ برف و باران "چتر" و "شال"ی داشت  ادامه مطلب ...

وقتی کسی را که نداری دوست داری

 وقتی کسی را که نداری دوست داری
با عشق داری روی خود، پا می‌گذاری

وقتی به جای "من"، ضمیرت می‌شود "تو"
از "تو" برایت مانده یک "او" یادگاری

وقتی که غیر از خاطراتی گنگ و مبهم
چیزی نداری که نداری که نداری...
 
ادامه مطلب ...

ترسم این است که این رود به دریا نرسد

مثل وقتی که به داد دل تنها نرسد

ترسم این است که این رود به دریا نرسد

ماه مایوس شد و موج به دریا برگشت

ترسم این است که حتی به تماشا نرسد

این که آویخته از دامنه ی کوه به دشت

می خرامد همه جا غلت زنان تا، نرسد  ادامه مطلب ...

به بهانه ی سالروز تولد استاد تجویدی

مقاله ای که میخوانید ارسالی از کاربر گرامی "مه تاب" می باشد که به قلم جناب آقای پژمان مصلح در آبان ماه 92 به مناسبت سالروز تولد استاد تجویدی و گرامیداشت یاد ایشان به نگارش درآمده است. 

"برای آنانی که مسخ روزمرگی نیستند و در لحظه برای شدن تلاش می کنند و برآنند که زندگی کنند پس متفکرین خود را از یاد نمی برند.
سالروز خالق ماندگارترین آثار موسیقی کشورمان استاد علی تجویدی ست. امروز آهنگی از او گوش کنیم. آثاری چون یاد کودکی – آتش کاروان – پشیمانم – سنگ خارا – می گذرم – آزاده – دیدی که رسوا شد دلم – رفتم – سفرکرده و ...
اگر هرجای دیگر دنیا بود برای تک ستاره های خود چه می کردند؟ مگر چند تجویدی داشته ایم که اینگونه کمر به محو نامشان بسته ایم؟
شاید بگویید کدام ما این کار را کرده ایم. اما قوم خاموش حاصلش جز این نخواهد بود (غافلان هم سازند)، در شب درگذشت استاد همایون خرم در منزل ایشان همسرشان از من خواستند که من هم صحبتی درمورد خاطره های خود با ایشان داشته باشم. آنجا به نکاتی اشاره کردم و گله مندی خود را از جامعه ای که استاد همایون خرم را سالها به سکوت برده بود. اما جناب استاد فرهاد فخرالدینی در عین تایید و اظهار محبت در قسمتی من را تصحیح فرمودند و گفتند از ماست که بر ماست.
اگر این مقدار که عزیزان ژورنالیست و محافل موسیقی رسمی و غیر رسمی که تبلیغات عده ای را به عهده گرفته اند و پروپاگاندای خود را ساخته اند، آن چنان که استاد شفیعی کدکنی همیشه از این موضوع نارضایتی خود را اعلام نموده اند، کمی به ستارگان هم می پرداختند، شاید امروز ستارگانی دیگر متولد می شدند و اینگونه در حسرت ستاره نمی ماندیم و در موسیقی، قدرت هم دست عده ای که هیچ نمی توانند بهتر از خود را ببینند نمی افتاد. گرچه به قول حافظ ( قلندارن حقیقت به نیم جو نخرند / قبای اطلس آنکس که از هنر عاریست) اما تاثیر این تبلیغات و نپرداختن به ستارگان بر جامعه ...
برآن شدم که نکاتی را از این بزرگ انسان بنویسم. شاید خود را آرام کرده باشم و عزیزانی را به فکر فرو برم. 
ادامه مطلب ...

رسم است زیبــا رو کمی نا مهربان باشد!

پای کسی غیــر از تو حاشا در میان باشد

وقتی که چشمت راوی این داستان باشد


تو باشی و فکر کسی باشم؟چه کس دیده

هرگــز دو تا خورشید در یک آسمـان باشد؟


تلخی تو دلچسب چون سیگار بعد از چای

رسم است زیبــا رو کمی نا مهربان باشد!  ادامه مطلب ...

ای پر از عاطفه در قحط محبت با من

ای پر از عاطفه در قحط محبت با من

کاش می شد بگشایی سر صحبت با من

 
هیچ کس نیست که تقسیم شود در اینجا

درد تنهایی و بی برگی و غربت با من
 
ادامه مطلب ...