بلند شو! نوروز است!

هر گل که شکفته شعله ای پر سوز است


هـر سبــزه، سوار ِجنــگی پیــــــــروز است


انــداختــــه ایم سفـــــره ای بـــــر خـــاکت


کــوروش؛ پــدرم ! بـلنـد شـو، نـــوروز است


"شهراد میدری"


ترانه محلی "نوروز"

ترانه خراسانی "نوروز" با صدای بانوی موسیقی نواحی ایران، *سیما بینا*

با آرزوی سالی پر از خیر و برکت برای تمامی شما عزیزان، شما را دعوت به شنیدن این اثر زیبا می کنیم.

شما می توانید این ترانه زیبا را در شکنج گوش کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید.



لینک دانلود و متن ترانه در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

همچنان ماهور میرقصی...

نتا نت های مضرابی و با سنتور میرقصی 

خودت ماهی و داری همچنان ماهور میرقصی

شلال مویت ابریشم رسیده تا کمرگاهت 

رها از پیله چون پروانه ای در نور میرقصی

عسل چشمی و شهبانوی کندوهای کوهستان 

که شهدا شهد بین آنهمه زن/بور میرقصی  ادامه مطلب ...

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است

در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه

دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است

تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند

کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است

  ادامه مطلب ...

دست از آیینه بکش ای پری بی همه چیز!

دست از آیینه بکش ای پری بی همه چیز !

ول زیبا شدن و دلبری بی همه چیز

باد بی تربیت از دور گل آورده، نگیر

گره محکم بزن آن روسری بی همه چیز

چه کسی گفته تو چایی ببری؟ بیخود کرد

نه نرو داخل از این پادری بی همه چیز

آمده تا بخرد با دک و پز ناز تو را

احمق بی سر و پا، مشتری بی همه چیز  ادامه مطلب ...

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که!

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که!

باز تکرار به بار آمده، می بینی که!

سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت

عقل با عشق کنار آمده، می بینی که!

  ادامه مطلب ...

ضحاک را سر بشکنم...

اجرای یک اثر حماسی از استاد شجریان که استاد، این تصنیف را در اکثر کنسرت هایشان اجرا می کنند.

این اثر زیبا با شعری از مولانا، به دلیل مضمون حماسی و اعتراضی اش همیشه مورد استقبال مخاطبان قرار می گیرد. در این کلیپ صوتی هم تشویق های مکرر حضار را می شنوید.

شما می توانید این اثر زیبا را در شکنج گوش کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید.



لینک دانلود و متن شعر در ادامه مطلب  ادامه مطلب ...

چند رباعی از جلیل صفربیگی

هر چند نمی رسد به دستت دستم

یاد تو عجیب می کند سرمستم


من عاشقم و فلسفه من این است

دارم به تو فکر میکنم، پس هستم

---------------------------------------------------------------  ادامه مطلب ...

انتقام از دل سنگ تو، به گفتار گرفتم!

من به رغم دل بی مهر تو دلدار گرفتم
گشتم و گشتم و بهتر ز تو را یار گرفتم
خنده یی کردم و دل بُردم و با لطف ِ نگاهی
تا بمیری ز حسد وعده ی دیدار گرفتم!
دامن از دست من، ای یار! کشیدی، چه توانم؟
گله یی نیست اگر دامن اغیار گرفتم 
ادامه مطلب ...

عطر سیب

بُرده عِطر سیبِ یکدیگر چنان از هوشمان

می تراود قطره قطره مستی از آغوشمان


آن چنان از شربتِ لب های هم نوشیده ایم

کر شده گوش فلک از بانگِ نوشانوشمان 

ادامه مطلب ...

تـرسـم کـه اشک در غـم ما پرده در شود

تـرسـم کـه اشک در غـم ما پرده در شود

ویـن راز سـر به مهر به عالم سَمَر شود

گـویـند  سنـگ لـعـل شود در مقام صبر

آری شـود ولـیک بـه خون  جگر شود

خـواهم شدن به میکده گر یان و دادخواه

کز دست غم خـلاص من آنجا مگر شود 

ادامه مطلب ...

گلهای تازه برنامه شماره 123

این برنامه با همکاری هنرمندان عهدیه، سیاوش، هوشنگ ظریف، حسن ناهید و محمد اسماعیلی اجرا شده است. آهنگ از همایون خرم و تنظیم از فرامرز پایور می باشد. شعر از حافظ. گوینده فخری نیکزاد. شما می توانید این برنامه را در شکنج گوش دهید و یا در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود نمایید.  


یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا باشید.

 
ادامه مطلب ...

خوشه چین

کلیپ تصویری خوشه چین با صدای بانو مهدیه محمدخانی

درابتدای کلیپ، قطعه "پریچهر و پریزاد" اثر درویش خان، توسط گروه ماه به سرپرستی مجید درخشانی اجرا می شود و سپس تصنیف خوشه چین توسط بانو مهدیه محمدخانی اجرا می شود. شدیداً توصیه میکنیم این کلیپ زیبا را مشاهده بفرمایید.

شما می توانید این کلیپ تصویری زیبا را در شکنج مشاهده بفرمایید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود کنید.


دانلود با حجم 18 مگابایت در ادامه
 
ادامه مطلب ...

چشم من روشن


آخر ای دوست نخواهی پرسید

که دل از دوری رویت چه کشید

سوخت در آتش وخاکستر شد

وعده های توبه دادش نرسید

داغ ماتم شد و بر سینه نشست

اشک حسرت شد و برخاک چکید

  ادامه مطلب ...

گناه

جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود

عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود


عقل با دل رو به رو شد ، صبح دلتنگی بخیر

عقل برمی گشت راهی را که دل پیموده بود  ادامه مطلب ...

ﺷﻮﺭ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺍﺕ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺩﻣﺎﺭ ﺍﺯ ﻫﺮﭼﻪ ﺳﻨﮓ...

ﺁﻣﺪﯼ ﺩﺭ ﺧواب ﻣﻦ ﺩﯾﺸﺐ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟
ﺍﯼ ﻋﺠﺐ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻓ ﻬﺎ ﻫﻢ، ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ !
ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺷﺎﯾﺪ ﻋﺰﯾﺰ !
ﯾﺎ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺗﻨﮕﻢ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺷﺘﺮﺍﺷﺖ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﺮﻣﺮﯼ
ﺑﺎ ﺷﻼﻝ ﮔﯿﺴﻮﺍﻧﺖ ﺁﺑﺸﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ 
ادامه مطلب ...

من به یک احساس خالی دلخوشم

من به یک احساس خالی دلخوشم

من به گل های خیالی دلخوشم

در کنار سفره اسطوره ها

من به یک ظرف سفالی دلخوشم

مثل اندوه کویر و بغض خاک

با خیال آبسالی دلخوشم  ادامه مطلب ...

بسیار زیبا و بیدار کننده!!!

متنی داستان وار و کوتاه از یکی از همراهان شکنج که برای ما ارسال کرده بودند.


تقدیم به آقامُحسن وگروه گُلِــــــش

شرمنده، زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس، و نگاهی گنگ، وارد خواروبار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد.

به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمی تواند کار کند و بچه هایش بی غذا مانده اند.

پرادعا!، صاحب مغازه، با بی اعتنایی محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست او را بیرون کند.

شرمنده! در حالی که اصرار می کرد گفت: "آقا، شمارا به خدا، به محض این که بتوانم پول تان را می آورم."

پرادعا گفت نسیه نمی دهد. دستانی که کمک می کنند (دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت و گوی آن دو را می شنید ) به پرادعا گفت: "ببین شرمنده! چه می خواهد ، خرید ش با من."

پرادعا!با اکراه گفت: "لازم نیست، خودم می دهم. لیست خریدت کو؟"

شرمنده! گفت:" اینجاست."

پرادعا! گفت" لیست ات را بگذار روی ترازو. به اندازه وزنش ، هر چه خواستی ببر."

شرمنده! با خجالت یک لحظه مکث کرد، از کیفش تکه کاغذی درآورد و چیزی رویش نوشت و آن را روی کفه ترازو گذاشت.

همه با تعجب دیدند کفه ترازو پایین رفت.   ادامه مطلب ...

همسران

امروز یک آهنگ کردی بسیار زیبا به نام "همسران" با دو اجرای شهرام ناظری و جلال الدین محمدیان را برای شما همراهان گرامی آماده کرده ایم.

شما میتوانید این اثر زیبا را با هر دو اجرا، در شکنج گوش کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید.


"همسران" با اجرای شهرام ناظری


"همسران" با اجرای جلال الدین  محمدیان


لینک دانلود در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

خون من ضامن دیدار تو شاید بشود ...

بیستون هیچ، دماوند اگر سد بشود

چشم تو قسمت من بوده و باید بشود

زده‌ام زیر غزل، حال و هوایم ابریست

هیچ‌کس مانع این بغض نباید بشود

بی گلایل به در خانه‌تان آمده‌ام

نکند در نظر اهل محل بد بشود ؟ 

ادامه مطلب ...

دل تنگ

سر خود را مزن اینگونه به سنگ،

دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!!

منشین در پس این بهت گران

مَدَران جامه‌ی جان را، مَدَران!!

مکن ای خسته در این بغض درنگ..

دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!

ادامه مطلب ...

"رفیق قدیمی"

به رفتن تو سفر نه ، فرار میگویند

به این طریقه ی بازی قمار میگویند

به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد

هنوز مثل گذشته " نگار " میگویند


ادامه مطلب ...

عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم

عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام بنشین تماشایت کنم
الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم
گل های باغ شعر را زیب سرا پایت کنم
بنشین که من با هر نظر با چشم دل با چشم سر
هر لحظه خود را مست تر از روی زیبایت کنم 
ادامه مطلب ...

عشق هرجا برسد بذر جنون می کارد

فکر یک خنده ی بی دلهره در سر دارد
این غزل های پر از گریه اگر بگذارد!
خسته ام خسته از این حادثه هایی که هنوز...
دارد از هرطرفی بر سرمان می بارد!
ترسم این است که این غصه خدایم بشود
کاش دست از سر ایمان ِ دلم بردارد 
ادامه مطلب ...

چشم‌های آبی تو را سیاه می‌کشم...

رو بروی من نشسته‌ای و آه می‌کشم
روی لحظه‌های عاشقم نگاه می‌کشم
لرزشی گرفته ذوقم از تموّج نگاه
هی مرتّب اشتباه اشتباه می‌کشم
خنده‌ام گرفته از خودم که چند مرتبه
چشم‌های آبی تو را سیاه می‌کشم 
ادامه مطلب ...